Saturday 27 Mordad 97
میدونی من تمام مدتی که داشتیم برای دیدن فیلم ترسناکه برنامه میچیندیم . خیالم راحت بود .. من ادم دیدن فیلم ترسناک نیستم .. اما چون تو بودی دلم گرم بود (: وقتی هم دیدیم تو با حرفات نذاشتی تحلیل فیلم مغزمو بجوعه .. و چون تو بودی بااز (: من از همون موقعه که چشمامو باز کردم دیدم داری کیفت رو میندازی رو دوشت و گفتم داری میری و بعد بغلت کردم .. من از همون لحظه دلم براات تنگ شد .. آتنا رفیق خوب من .. موفق بشی تو هر چیزی که تو فکرتِ .. و دلم میخواد رفاقتمون همیشه همینطور بااشه .. همیشه باااش .. همیشه همینطوور بااش (: تا ابـد ..