۲۴۲

با اینکه سعی میکنم روابط اجتماعی خوبی داشته باشم اما هنوزم کم میارم در مقابل خودم . سفیر گردشگری خیلی کمکم کرد و به این باور رسیدم که میتونم و حتی خودم تعجب میکردم از اینکه اینقدر دوستانه و با روی خوش میرفتم سمت آدمایی که از اونور ایران اومده بودن و اولین بار بود می دیدمشون اما روم هنوز باز نشده نسبت به بچه های گروه . خب من نمی تونم خودمو یهو بندازم وسط آدمایی که تا باحال باهاشون هم کلام نشدم ): امشب من حرص خوردم از خودم که اینقدر آرومم تو این شرایط . 

اولین تعطیلاتی بود که خیلی خوش گذشت . اولین تعطیلات عجیب و جدید بود . فقطم بخاطر سفیر گردشگری بود . جزء بستن شیت پله هیچ کاری از دانشگاه رو انجام ندادم . از ۱۵۰ پرسپکتیو یه دونشم نکشیدم |: امیدوارم برسم تو این یه ماه بکشم . 

امیدوارم این پوست کلفت شدنم تو برخورد با آدمایی متفاوت با برخوردهای عجیب باقی بمونه . امیدوارم گارد اجتماعی وجودم رو بذارم کنار . امیدوارم یکم همه چی رو راحت تر بگیرم .

۰
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
" اینکه : جایی نیست جزء اینجا برام ، که بشه یکم دور شم از دنیا "
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان