من گمشدم .. غرق شدم .. دارم دست و پا میزنم بیشتر تو این نمیدونم هام غرق نشم .. دارم فک میکنم چی برام تو اولویته ؟ باید چیکار کنم .. چقد همون پشت کنکور بودن بهتر بود . دارم به این فکر میکنم چی میشه برم انصراف بدم دوباره بخونم ؟ میدونم که بابا شدیدا مخالفت میکنه .. اما ته دلم دلم میخواد برم دوباره شرکت کنم .. دلم میخواد این قدرت رو میداشتم و میرفتم این کار رو میکردم .. اما میدونم بابا کلم رو میکنه .. اگه بدونم میتونم بهتر از پارسال بشه رتبم و امیدی باشه برا قبولی تهران شاید اینکار رو کردم .. اه خدا حتی فکرشم تن و بدنم رو میلرزونه .. من بیشتر از مخالفت بابا میترسم تا اینده و کوفت و فلاان .. میدونی دل ندارم با حرفام مخالفت کنه .. من گیج تر از همیشه شدم .. حتی گیج تر از موقعه ی کنکور .. خسته شدم از بس فکر کردم ./ فک میکردم راحت میشم اما بدتر شد .. اوضاع پیچیده تر شد .. / من موندم و یک عالمه فکر یک عالمه سوال .. هیچ کسم نیست بپرسم من به چه راهیی برم ../
امیدوارم امیدوارم تکمیل ظرفیت بذارن .. چقد قشنگ که هرچی که میخوام دورتر و غیرقابل دسترس میشه .. من دارم کم میارم .. به جان خودم بهت توکل کردم ../ گفتی باور .. میگم داارم دارم ..