۱۹۳

خسته کوفته .. با پاهای قرمز ): چهار ساعت تمام برای درس ترسیم سرپا بودم ، ظهر رفتیم جشنواره بازی و هیجان  دو گروه شدیم یک گروه دختر و یک گروه پسر ، گروه ها هفت نفری بود ، از سوالای مسخره و بی تربیتیش ک بگذریم پهن شده بودیم از خنده ، نمیتونستیم از زمین بلند شیم ./ ( یکی از استادام اسمم رو یاد گرفته ، دائم یاسمین فلان یاسمین عکس یاسمین بیااا ) کشته من رو ، کل کلاس اسمم رو یاد گرفتن ، رفتم بگم استاد اسمم رو نخوندی ، پسره میگه تورو که دیگه میشناسه بیا برو ، فردا قراره بریم یکی از روستاهای سرسبز دور و اطراف ، خدایا ما رو به یک راهی سر بده ، مراقبمون باش و سالم باشیم منم بتونم چند عکس درست و حسابی بگیرم ../

۱
atena aa
29 Mehr 23:22
واووو:))
سلبریتی دانشگاه شدیا:))
- یکی عکاس خوشگلمونو صدا کنه بیاد!
 -یاسمین خانم ینجا کارتون دارن:))

پاسخ :

از دست تو (((:
عزیزمممم :*
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
" اینکه : جایی نیست جزء اینجا برام ، که بشه یکم دور شم از دنیا "
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان