Tuesday 13 Shahrivar 97
خوابم میااد .. از یک جلسه ی بحث طولاانی برگشتم ، و در اخر به همون راه حل اخر برگشتیم ، گاهی اوقات دلم میخواد همه ی مسائل حل شده باشه و لازم نبااشه چیزی رو حل کنم ، یا چرا باید برای یک چیز مشخص اینقدر تکرار کنم ؟ اما الان نه راه برگشتن هست نه راه ادامه .. فقط باید تو نقطه صبر کرد .. جزء خودش هیچ کس هیچ چیز نمیتونه به زندگیم کمک کنه .. ( خداوندااا صبر کردن خیلی سخته ) . بالاخره بعد سه روز تونستم از یه دکتر پوست خوب وقت بگیرم ، فقط صب زود باید برم ، و سخته زود بلند شدن .. سه تا کوله تو سه مغازه ی متفاوت و مکان های متفاوت نشون کردم که برم بگیرم ، اما خرید انگیزه میخواد ، دلم میخواااد برم خیلی چیزا برای دانشگاه بخرم اما هنوز چیزی معلوم نیست .. امیدواارم در نتیجه برم با انگیزه خرید کنم (: