زندگی لبخند مَعنآ دار میخوآهَد فقط ..

archives

فیلمآیِ دوربین قدیمی مونو پیدآ کردیم و دآدیم تبدیل شون کردن و ریختن تویِ CD ، یک عآلمه حِس خوب پآشیده شد تو دلم

بآ دیدن مآمآن بابایِ کوچولوم (: از مرآسِم بله برون ، خنچه ، گرفته تآ تولد یکسآلگی مَن ..

چقد روآبط بهتر بود ، یآ شآید بهتره بگم چقد نمیشنآختیم بعضی از آدَمآ رو (: ادمآییِ که بیست سآله تو زندگیمونن ، آدَمایی

که هی نیش زدن ، هی نیش می زدَن و مآ فقط سکوت .. دلم برآیِ سکوتمون میسوزه ، برآیِ مظلومیت خآنوآدم .. خآنوآده یی

که خوآهان آرآمِشه ، خوآهان صلح ابدی .. هی از خودم میپرسَم : حآلِ دلمون بهتر بود وقتی نمیدونستیم آدما تا چقد می تونَن

بد بآشَن ؟ "زندگی دآد ُ ستد میکنه ، ازت زمآن می گیره و بهت آدمآ و دنیآتُ میشنآسونهـ .. "

خوآهر کوچولیی که سینه خیز می رفت تند تند « قربون لپآت شَم یکی یه دونه یِ مَن ^_^ »

به مآمآن ُ بابام نگآه می کنم که عآشقآنه بزرگمون کردن و امیدوآرم روزی بخشی از زحمآتشونُ جبرآن کنیم " ببینَم خندَتونُ هر

روز (:  " نگآه می کنم به بآبآیی که نیست .. به بآبایی که تآ چند مآه پیش بغلش میکردم ..  « یه آه غَلیظ .. » از مرگ منتفرم ./

photo by : topcaptures

۱
" اینکه : جایی نیست جزء اینجا برام ، که بشه یکم دور شم از دنیا "
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان